91/9/19
11:32 ع
قبل از شروع به مطالعه ی این مطلب از شما تقاضا می کنم قبل از خواندن تمام مطلب نسبت به آن موضع گیری نکنید.
موضوعی را می نویسم که مدتی است منتقدان قدیمی احمدی نژاد که با ایراد گیری از نحوه حرف زدن و قیافه و لباس پوشیدن احمدی نژاد او را فاقد صلاحیت ریاست جمهوری می دانستند اکنون مرا مورد حمله قرار می دهند. مخالفت این گونه منتقدان احمدی نژاد بدون استناد به دلایل منطقی تا قبل از جریان فتنه ادامه یافت، جریانی که ادعای تقلب در انتخابات را قبل از آن، توسط هاشمی رفسنجانی و همسر و فرزندانش و خود موسوی که ستاد صیانت از آرا تشکیل داد کلید زدند و آن گاه بود که تمام آنان که از انقلاب طلب!! داشتند، در سنگر فتنه قرار گرفتند و آنان را که نیز به انقلاب اعتماد نداشتند را با خود همسو کردند تا انتخابات برگزار شد ولی از آنجا که تعداد کسانی که انقلاب را به خاطر خود انقلاب دوست داشتند بیشتر از کسانی بود که انقلاب را به خاطر ستاندن طلبشان حامی بودند، گروه طلبکاران از انقلاب رأی نیاوردند و نتوانستند که انتقام خویش را با ادعای تقلب بگیرند، ایشان اعتقاد داشتند که دیگی که برای من نجوشد بهتر که سرسگ در آن بجوشد پس انقلابی را که همه کاره اش را نباشند، اصلاً دوست داشتند که نباشد.
پیروزی در برابر این گروه طلبکار که براساس شواهد و مستندات موجود، قصد کودتا داشتند، آن قدر شیرین بود که برایش سجده شکر به جای آوریم. اگر چه این گروه کودتا چی در ادامه همان سیاست "دیگ و سرسگ" برای زمین زدن انقلاب با صدور بیانیه های مختلف و سخنرانی های متعدد تلاش کردند تا به دشمنان این کشور گرا بدهند که چگونه به ایران فشار آورند تا تسلیمش کنند، ولی این مردم و انقلاب شان مقاومت کردند؛ البته این فشارها که مورد اذعان رسمی دولت آمریکا در رسانه ها و مجلس شان قرار گرفت بی تأثیر هم نبود و موجب زحمت هایی در زندگی مردم شد.
و اما موضوع بحث از آنجا شروع شد که رییس جمهور طی روند تغییراتی که از سال قبل دولت نهم به صورت غیرمحسوس آغاز شده و موجب درگیری های عجیبی با برخی وزرای ولایت مدارش شده بود، در دولت دهم روند تغییراتش را شدت بخشید؛ رییس جمهور این بار در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری بازوی رهبرش را بوسید و حال این که بارقبل دستش را بوسیده بود، این بار در جواب نامه عزل مشایی از معاونت اول رییس جمهور، یک هفته نامه را مسکوت و بی اقدام گذاشت و بار دیگر در مقابله با مخالفت رهبری در خصوص عزل وزیر اطلاعات، اقدام به خانه نشینی نمود، در این مقطع بود که برخی از دشمنان قدیمی احمدی نژاد به او امیدوار شدند و بین همین دوستان و هم بحث های خودم هم بودند کسانی که گفتند حالا فهمیدیم که نمی گذارند احمدی نژاد کار کند و ایشان هم مثل خاتمی مظلوم است... که البته این تغییر موضع از سوی منتقدان احمدی نژاد خیلی زود رنگ باخت چرا که اوضاع اقتصادی کشور و تورم 100درصدی حتی دهان مدافعان قدیمی اش را هم بسته بود چه رسد به منتقدان قدیمی اش؛
احمدی نژاد در ادامه تغییراتش، نامه نگاری های علنی و خصمانه ای را با سران قوا آغاز نمود و دیری نپایید که جایگاه تفسیری شورای نگهبان را نیز زیر سوال برد در حالی که از قبل مجلس را در رأس امور نمی دانست و طی همین هفته ای که گذشت، اظهاراتی به مراتب تندتر نمود که به خاطر رعایت آرامش جامعه و اطاعت از دستور رهبری این موارد در بیشتر رسانه ها مسکوت ماند؛ ایشان گفتند که چون رأی نمایندگان مجلس کم تر است و با درصد کمتری نیز پذیرفته می شوند پس حق ندارند برای رییس جمهور تکلیف روشن کنند و یا محدودیت ایجاد کنند و این که گفتند که چون شورای نگهبان هم مستقیماً توسط مردم انتخاب نشده است اعتباری کمتر از رییس جمهور دارد و اصلاً چون قانون را مردم رأی داده اند نباید توسط گروهی که مستقیماً با رأی مردم انتخاب نشده اند تفسیر گردد و حتی این که رییس جمهور تنهای مرجع بالا رتبه ای است که توسط رأی مستقیم مردم انتخاب می شود و حتی انتخاب رهبر را با انتخاب رییس جمهور به لحاظ داشتن آرای مستقیم مقایسه کرد. این اظهارات آن قدر تند بود که بسان یک "فلش بک" ما را برد به اوج تندروی های دوران اصلاحات، به نحوی که این بار منتقدان بزرگتری مانند صادق زیبا کلام او را شایسته تقدیر دانسته است، صادق زیبا کلام یکی از طرفداران شناسنامه دار جریان اصلاحات است که مواضعش در حمایت از رضاخان و هاشمی رفسنجانی طی این سال ها بارها و بارها حاشیه ساز بوده است به نحوی که در سایت ویکی پیدیا در قسمت دیدگاه های سیاسی فقط یک جمله در مورد او نوشته است: "به گفته بیبیسی فارسی او از حامیان اکبر هاشمی رفسنجانی شمرده میشود". آقای صادق زیبا کلام در سخنانی (که در سایتش نیز محفوظ است) در پی تغییرات رفتار احمدی نژاد و سخنان جدیدش اینچنین می گوید:
قبلاً مطلبی نوشتم و تمام مطالب مرتبطم با تغییرات احمدی نژاد را با درج تاریخ شان درآن منشر کردم تا نشان دهم که چگونه به موازات تغییرات احمدی نژاد، بخش اعظم حامیان احمدی نژاد موضع شان نسبت به ایشان عوض شد، اما این مسئله نتوانست پاسخ کوبنده ای برای منتقدان احمدی نژاد باشد، آنها که تا قبل از درج این مطلب و نمونه های دیگرش از سوی سایر دوستان، ما را متهم به تغییرات یک شبه می کردند، با دیدن این خط سیر 3 ساله اقناع نشدند و حرف جدیدی را طرح کردند، ایشان این بار گفتند "شما حتی اگر از 2-3 سال پیش هم احمدی نژاد را شناخته باشید ما و منتقدان ایشان از همان روز اول ایشان را شناخته بودیم"، در حالی که ما علت تغییر موضع مان را نسبت به احمدی نژاد تغییرات وی اعلام کرده بودیم، ایشان تغییرات ایشان را منکر شده و خودشان و امثال موسوی و هاشمی و کروبی را با بصیرت دانسته و ما را دچار اشتباهی بزرگ معرفی نمودند، (البته برخی طرفداران افراطی احمدی نژاد نیز منکر تغییرات احمدی نژاد بودند بلکه تغییر رفتار مدافعان احمدی نژاد را با تهمت های مختلفی محکوم می کردند)، ولی اکنون با رادیکال تر شدن مواضع احمدی نژاد، کم کم اصلاح طلبان و منتقدان قدیمی احمدی نژاد با او نرم تر می شوند، اکنون هم احمدی نژاد در مجمع تشخیص شرکت می کند و هم هاشمی به او لبخند می زند، اکنون صادق زیبا کلام که از حامیان فعال هاشمی به خصوص در مناظرات دانشگاهی است، تغییرات احمدی نژاد را پذیرفته و قابل احترام و تقدیر معرفی می کند و از دیگران اصلاح طلبان هم می خواهد او را تشویق به ادامه این سیاست ها و تشدید مواضع عملی نسبت به مواضع گفتاری نمایند.
از مسائل جالب توجه دیگر این است که صادق زیبا کلام از اصلاح طلبان می خواهد تا در صورتی که نتوانند به صورت منسجم و متحد وارد عرصه انتخابات شوند، از مشایی حمایت کنند:
اکنون این مواضع نشان می دهد که تغییرات احمدی نژاد آن قدر بوده است که حتی دشمنان خونی وی نیز به او امید بسته اند، اینک یکی از امیدواری های ایشان برای ضربه زدن به نظام و رهبری، خود احمدی نژاد است، البته همه منتقدان و دشمنان احمدی نژاد این سیاست را دنبال نمی کنند، بلکه برخی دیگر به منظور ضربه زدن به نظام، احمدی نژاد را مدام تحریک می کنند، آن قدر تحریک می کنند تا یک گفتار یا رفتار ساختار شکنانه ی تندتر و جدیدتر از وی بگیرند، ایشان همان هایی هستند که با سکوت خود در فتنه 88 نیز قصد ضربه به انقلاب و رهبر را داشتند و اکنون با تحریک احمدی نژاد برای به تشنج کشیدن کشور و کمک به ادامه این روند با بکارگیری انتخابات 92 به همان هدف خود می اندیشند و در پس همین رفتار خود می خواهند اثبات کنند که مردم در انتخاب احمدی نژاد اشتباه کرده اند و اکنون باید تاوانش را بدهند.
در ادامه برای هشدار و برای این که بگویم چه کسانی و با چه اهداف و تفکراتی به تغییرات احمدی نژاد امیدوار شده اند، بخشی از اظهارات صادق زیبا کلام را می آورم که در انتهای آن، سه دلیل را به عنوان امیدواری به پذیرش بحث مذاکره ایران با آمریکا می آورد، فقط کافیست به مورد اول این دلایل با دقت معطوف شوید تا عمق خیانت پیشگی این طایفه را دریابید:
البته نمی خواهم اینجا مدعی بصیرت شوم اما در برابر آن ها که چشم امیدشان به فشارهای دشمنان است و تازه متوجه تغییرات احمدی نژاد شده اند باید بگویم که ما از حدود 4 سال پیش این تغییرات را رصد کرده ایم و دلیلش هم این که به همین دلیل، از آن هنگام گام به گام از او دور شدیم و شما با بصیرتی که مدعی اش هستید تازه اکنون متوجه تغییرات رفتار او شده اید.
این نوشته در پاسخ به آن مدعیان بصیرت است که اکنون به مردمی که به احمدی نژاد رأی داده اند، به بزرگانی که از احمدی نژاد حمایت کردند و حتی به خود مقام معظم رهبری شدیدترین انتقادات را وارد می کنند.
مطلب مرتبط: انتقادات از دولت به موازات تغییرات دولت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.